به گزارش نسیم قائن ، فرمانده سپاه قاین در مراسم تجلیل از آزادگان که پیش از ظهر امروز در سپاه برگزار شد گفت: جمع زیادی از رزمندگان دوران دفاع مقدس در طول جنگ تحمیلی به اسارت دشمن در آمدند اما این اسارت مانع پشتیبانی وحمایت آنها از ولایت ورهبری نشد به گونه ای که در چنگال دشمن هم هیچ گاه حاضر نشدند به امام ورهبر خود توهین کنند.
برات زاده بیان داشت:آزادگان ما در دورات اسارات تمام سختی ها با جان و دل خریدند و از انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی و ولایت فقیه به خوبی دفاع کردندو باید از آزادگان به عنوان سمبل و الگوهای حقیقی صبر و پایداری ذکر کرد.
وی افزود:آزادگان الگوی تمام عیار وکامل برای ما هستند ,اسراء دردوران اسارت خود سفیران انقلاب اسلامی در دل دشمن بودند که درآن دوران وبراساس خاطراتی که از این آزادگان منتشر می شود به صورت ملموس ولایت مداری خودرا به اثبات رساندند.
برات زاده گفت:آزادگان ما خاطرات تلخ وشیرینی از دوران اسارت خود دارند واین خاطرات باید نوشته شود ونسل به نسل منتقل شود تا دیگران هم بدانند که آزادگان ما چه انسانهایی بودند که درعین اینکه درچنگال دشمن بودند اما جانانه از مواضع نظام ورهبر ودین ومذهبشان دفاع کردند.
رجب پور از آزادگان دوران دفاع مقدس دراین مراسم با بیان خاطراتی از دوران اسارت خود گفت:به یاد دارم که در یکی از آسایشگاهها روزنامه هایی را توزیع کرده بودند که عکس صدام برروی روزنامه بود وگوشه ای ازاین روزنامه پاره شده بود به حدی اسرای مارا به خاطر پاره کردن این عکس زدند که اشک دیگر بچه ها هم در آسایشگاههای دیگر در آمد اما در این دوران شاهد هستیم که عکس رهبر وامام ما گاها در اتوبوس ها ویا کف خیابانها برروی زمین است اما ما بی توجه به این موضوعات هستیم.
وی بیان داشت : درآن زمان همرزمان واسرای ما جان می دادند تا نام رهبرشان با شدّت برده شود اما حال شاهد هستیم که گاها برخی از افراد حتی از دعا کردن برای رهبر در مراکز فرهنگی ومساجد ما اِبا می کنند.
رجب پور که ۶سال و۵ماه و۲۵روز اسارت در تاریخ زندگیش ثبت شده است در ادامه به یکی دیگر از خاطرات دوران اسارتش اشاره کرد وگفت: وی می گویدسربازان عراقی در بین اسرا با لقب مشهور بودند، وبا عناوین مختلف از جمله دودی یا گازی و… شناخته می شدند.
برخی مواقع سربازان عراقی موقع نماز صبح اجازه نمیدادند بلند شویم واعلام می کردند تا وقتی ما اجازه نداده ایم کسی نباید بلند شود.
در یکی از روزهایی که اجازه بلند شدن نداشتیم یکی از اسرا که اهل خواف بود با لهجه عربی شروع کرد به گفتن صلاه صلاه وما هم بلند شدیم وبرای نماز خواندن آماده شدیم .سربازان عراقی تاحدی مارا کتک زدند که حتی خودشان خسته شده بودند تا جایی که یکی از سربازان شروع به گاز گرفتن یکی از اسرا کرد به گونه ای که بعد از این قضیه همیشه اورا محمد گازی صدا می زدند.
در این مراسم با اهدای لوح سپاس و هدایایی از شماری از آزادگان سپاه تجلیل شد.
